همه ما این روزها غرق دنیای مجازی شدیم، جوری که متوجه گذشت زمان نمیشیم و وقتی به خودمون میایم می بینیم ساعت ها گذشته و فقط تصویر و مطلب های غیر مرتبطی رو دیدیم که هیچ کمکی به ما نمی کنه، ظاهرا از فضولی خوشمون میاد
امروز خیلی اتفاقی یاد وبلاگم افتادم، حتی اسم وبلاگمم تا حدودی از خاطرم رفته بود، بالاخره یه خورده به این ذهنمون فشار آوردیم و اسم وبلاگ یادمون اومد و بعد اونم تونستم با ایمیلم وارد وبلاگم بشم
وقتی مطالب خودم رو خوندم، برام عجیب بود چندین سال پیش همچین مطلب های آموزنده و خوبی بوده و من اینجا به اشتراک گذاشتم، در حالی که اگه چند ماه تو اینستا بچرخم همچین متن هایی به چشمم نمی خوره.
و اینگونه بود که تصمیم گرفتم شروع کنم به نوشتن
یه چیزایی هست که آدم باید احترام بزاره بهشون
مثل بزرگترا
پدر و مادر
عشق
و ....
پدر و مادر حرمت دارن
عشق حرمت داره
غرق خودت باش
دیوانه و دلبسته اقبال خودت باش
سرگرم خودت ، عاشق احوال خودت باش
یک لحظه نخور حسرت آن را که نداری
راضی به همین چند قلم مال خودت باش
دنبال کسی باش که دنبال تو باشد
اینگونه اگر نیست به دنبال خودت باش
پرواز قشنگ است ولی بی غم و منت
منت نکش از غیر و پروبال خودت باش
صد سال اگر زنده بمانی گذرانی
پس شاکر هرلحظه و احوال خودت باش
باید مغرور بود،
دور از دسترس،
باید مبهم بود و سرسنگین،
خاکی که باشی
آسفالتت می کنند
و از رویت رد می شوند
همپای دخترای بد راه نرو --- با چشم باز مامان توی چاه نرو