چه احساس زیبایی است که به میهمانی دعوت شوی که میزبانش عاشقانه دوستت داشته باشد !
دعوت شوی و آن جا تاج پادشاهی بر سرت بگذارند و میهمانان همه باهم بر تو سجده کنند!
کائنات را دستور دهند که به اراده ی تو در آید !
زمین را به نامت بزنند و بهشت را در آغوش شریک روزهایت خلاصه کنند !
چه زیباتر است که قلبت جای انگشت میزبانی باشد که همیشه عاشق توست !
چه ثروتی به من داده است این میزبان !
مرا به مهمانی دعوت می کند و تاج پادشاهی را بر سرم می گذارد و از جنس خودم آغوشی می آفریند و مرواریدهایی به نام اشک در چشمانم ودیعه می گذارد و اما و اما از همه مهمتر انگشتش را در سینه ام می گذارد و جای انگشتش بزرگترین ثروت دنیا دل می شود !!!
چه میزبانی دارم من !
چه خوشبختم من !
نویسنده: شیفته
دلنوشته ی بسیار زیبایی بود
قلمت مانا
ممنون، لطف دارین
نویسنده این متن خانم مهسا صادقی متخلص به شیفته است و آدرس
سایتشون:
manmenhayekhodam.persianblog.ir
نوشته هاشون روح آدم رو لمس می کنه و بسیار زیبا و احساسی است.